ایران، 44 سال پس از پیشبینی کیسینجر
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۹۹۲۸۲
نقل شده است «هنری کیسینجر» وزیر نامآشنای امور خارجه سالهای 1350 تا 1354 آمریکا در دیداری که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با وزیر خارجه وقت اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، «آندره گرومیکو» داشته به او - نقل به مضمون - گفته است «با پیروزی این انقلاب ما یک پایگاه مهم خود را از دست دادیم، اما شما قدرت مدیریت بر جنبشهای آزادیبخش را از دست دادهاید و از این پس مدیریت این جنبشها به دست ایران میافتد و لذا خسارت شما از پیروزی انقلاب ایران بسیار شدیدتر از خسارت ما خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از صحبتهای منتسب به کیسینجر و قرار مشترک او با گرومیکو، 44 سال گذشته است. آمریکا هنوز با پایگاهی که از دست داده به شدت درگیر است و ایران هدایت جنبشهای آزادیبخش را از شرق و غرب آسیا تا آفریقا و تا آمریکای لاتین به طور انحصاری در دست دارد و البته از اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی هم دیگر خبری نیست. این ایران دیگر ایران دوران دفاع مقدس هم نیست که به سلاح غرب یا شرق احتیاج داشته باشد و یا از اتحاد و ائتلاف علیه خود دچار هراس گردد. امروز دیگر صحبت بر سر تحریم ورود تسلیحات به ایران نیست، صحبت سر ایجاد مانع بر سر راه صادرات تسلیحات ایران است و علیرغم این حرفها همین الان ایران به طور رسمی به 34 کشور سلاح میفروشد و سالانه نزدیک به 4 میلیارد دلار درآمد تسلیحاتی دارد.
الان صحبت رسانههای غرب بر سر این است که پهپاد تهاجمی فروخته شده ایران به روسیه در جنگ اوکراین، سرنوشتساز شده است و زلنسکی رئیسجمهور غربگرای اوکراین از دست رژیم اسرائیل عصبانی است که چرا نتوانسته این نقش مؤثر متقابل را به نفع اوکراین بازی کند و در واقع گفته است چرا قدرت تسلیحاتی اسرائیل علیرغم فعالیتی 80 ساله از قدرت تسلیحاتی ایران با 30 سال سابقه ساخت سلاح عقبتر است. این ایران، ایران زمان ائتلاف سایروس ونس (وزیر خارجه 1980 - 1977 آمریکا) و اندره گرومیکو (1985 - 1957) علیه ایران نیست. ائتلاف علیه ایران دیگر اثر گذشته را ندارد، نه اینکه کاملاً بیاثر شده باشد، اثر تعیینکننده ندارد و اصولاً دیگر آن ائتلاف آهنین هم علیه ایران قابل انجام هم نیست. الان حداکثر ائتلافی که آمریکا میتواند علیه ایران راه بیندازد، چیزی در حد ائتلاف با انگلیس، فرانسه و آلمان و چند کشور پیرامونی ایران است. وقتی ایران میگوید آمریکا بدون آنکه شروط ایران را بپذیرد، نمیتواند به برجام بازگردد، این یعنی دیگر ایجاد ائتلاف آهنین دوران ونس و گرومیکو امکانپذیر نیست. کما اینکه غرب در پرونده اوکراین، علیرغم اذعان به استراتژیک بودن حمله روسیه نتوانست وضعیت یکپارچهای علیه مسکو پدید آورد.
انقلاب اسلامی امروز از خود آمریکا قدرت مانور بیشتری دارد، آمریکا طی دو دهه گذشته هرگز نتوانسته است واحدی به کشورهای پیرامونی خود بیفزاید و دائماً کشورهای وابستهای را از دست داده است که آخرین مورد آن «کلمبیا» بود. دهها سال کلمبیا به عنوان «پایگاه ویژه آمریکا» مطرح بود و در جریان اعمال محدودیت و تحریم علیه ونزوئلا، کلمبیا نقش ویژهای ایفا کرد و با وجود قرار داشتن این کشور در اردوگاه آمریکا، کار بر حکومت در کاراکاس بسیار دشوار بود. این کشور 3341 کیلومتر با ونزوئلا مرز دارد و در دوره حکومت چاوز و مادورو به عنوان مهمترین خطر تهدید واشنگتن علیه کاراکاس عمل کرد و حالا بهعنوان متحد حکومت ونزوئلا درآمده است.
در طول این دوران 44 ساله، جمهوری اسلامی ایران متحدان جدیدی در آسیا و آمریکای لاتین پیدا کرده است و در واقع هر پایگاهی که از دست آمریکا خارج شده، به متحد ایران تبدیل گردیده و از دولت آمریکا هم کاری برنیامده است. از اینرو کشورهای باقیمانده در اردوگاه آمریکا و انگلیس با یک سؤال جدی مواجه شدهاند؛ وقتی آمریکا در حفظ دولتهای وابسته به خود ناتوان است، چطور میتواند از آنان در برابر موج تغییر حمایت کند؟ شاید از همین روست که کشورهایی مثل عربستان سعودی درست در کشاکش نزاع غرب و روسیه، همکاری با روسیه و چین را در دستور کار قرار داده و از موضعگیری رسمی در قبال بحران اوکراین خودداری کردهاند.
غرب در مواجهه با روسیه درصدد است تا از یکسو حد مشکل خود را کوچک نشان دهد و وانمود کند اوضاع تحت کنترل اوست و در حال شکست دادن روسیه است و این در حالی است که در همین روزهای اخیر، دو ایالت لوهانسک و دونتسک با برگزاری همهپرسی با اکثریتی بالای 90 درصد که خیرهکننده بود جدایی خود از اوکراین و پیوستن به روسیه را اعلام کردند. در جریان تحولات اوکراین همه دیدند که غرب گویا به جز دو حربه تهدید و تحریم را نمیفهمد و عملاً نمیتواند مانع شکلگیری یک روند حتی در محیط اصلی پیرامونی خود شود. البته در ماجرای بحران اوکراین، آمریکا، انگلیس و فرانسه حداکثر تلاش خود را برای پیروزی بر پوتین به کار بستند و کشورهایی نظیر لهستان را هم پای کار آوردند ولی عملاً صحنه به نفع آنان تغییر نکرد. تهدید روسیه به استفاده از بمب اتمی از جدیت مسکو در دفاع از قلمرو خود حکایت کرد. در مقابل این تهدید، غربیها فقط به بیان خطرناک بودن آن روی آوردند و چیزی نداشتند تا در برابر تهدید مسکو روی میز بیاورند.
در مقابله با ایران هم همین است. آمریکاییها و اروپاییها همان سلاحهای زنگ زده قدیمی را به میدان آوردهاند. تحریم، تهدید و شورشهای خیابانی اما خود آنان هم چند نوبت گفتهاند زمان تحریمهای دهه 2010 سپری شده و دیگر آن ائتلاف جامع علیه ایران تجدید نمیشود، تهدید علیه ایران کارایی ندارد چرا که نه فقط در بحث هستهای حتی در بحث منطقهای و بحث نظامی هم ایران به «ساعتگریز» رسیده است و آشوبهای خیابانی هم در حدی ایجاد نمیشود که ایران را وادار به تجدیدنظر در سیاستهای خود نماید. این حرف آنان است که دهها برابر آن حقیقت دارد. آنان به خوبی میدانند که در روزهای اخیر، نیرویی که در مخالفت با جمهوری اسلامی به خیابان آورده شد، بیش از یک دهم از یک درصد جمعیت ایران نبوده است. چگونه میتوان یک انقلاب عمیقاً مردمی را با این تعداد از پای درآورد؟ غرب در همین روزها با حسرت و تلخی پاسخ این سؤال را داد و گفت بله نمیتوان.
انقلاب اسلامی ایران همان است که کیسینجر به گرومیکو گفته بود، انقلابی که میتواند همزمان در مقابل بلوک غرب و بلوک شرق بایستد و بر هر دو پیروز شود؛ انقلابی که میتواند بسیاری از قواعد اجباری جهان را به نفع ملتها دگرگون کند؛ انقلابی که میتواند بعد از 44 سال، موج مردمی را در حمایت از خود به خیابانهای تهران و... بیاورد؛ انقلابی که میتواند پیشوای هر جنبش آزادیخواهانه در دنیا باشد؛ انقلابی که میتواند در برابر انواعی از فتنههای سخت دوام بیاورد و بالاخره انقلابی که میتواند در یک زمان چندین جنگ تحمیل شده غربیها را در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، یمن و افغانستان به نفع ملتهای آن مدیریت کرده و به قلب غرب آسیا تبدیل شود.
اگر آن روز وزیر خارجه اسبق آمریکا به همتای خود در اتحاد جماهیر شوروی گفته بود ما در برابر انقلاب اسلامی یک پایگاه خود را از دست دادهایم، وصفالحال وزیر خارجه کنونی آمریکا، بلینکن این است که انقلاب ایران چندین پایگاه ما را تسخیر کرده و در نزدیک مرزهای ما در ونزوئلا، کلمبیا، شیلی، برزیل و... هم در حال خط و نشانه کشیدن علیه ماست. اگر آن روز وزیر خارجه شوروی غم از دست دادن محور نهضتهای آزادیبخش محدود زمان خود را داشت، امروز این جنبشها چند برابر شدهاند و در هر قارهای نمونههای آن را میتوان دید. یک نظرسنجی بیانگر آن است که 70 درصد دانشجویان دانشگاههای فرانسه، اسرائیل را رژیمی نژادپرست دانسته و برای شرکت در اضمحلال آن اعلام آمادگی کردهاند.
این انقلاب اسلامی که از یکسو بر فطرت خداجوی انسانها تکیه دارد و از سوی دیگر از سوی صدها میلیون نیروی مؤمن انقلابی حمایت میشود و - با بینش اشراقی - از سوی صدها هزار جوان شهید دنبال میشود، پابرجا میماند و البته در نظام برآمده از آن که مملو از افتخارات است، کاستیهایی هم وجود دارد که باید برطرف شود و کاملاً به ظرف ظهور حضرت بقیهًْالله الاعظم(عج) تبدیل گردد.
منبع: کیهان
منبع: فردا
کلیدواژه: ایران انقلاب ایران کیسینجر بلوک شرق و غرب انقلابی که می تواند انقلاب اسلامی دست داده وزیر خارجه علیه ایران علی رغم جنبش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۹۲۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درخواست آمریکا از چین برای مهار ایران/ پکن اهرم فشار علیه تهران دارد؟
به گزارش خبرآنلاین نشریه فارن پالیسی در مقاله ای با عنوان "چین واقعاً چقدر بر ایران اهرم دارد؟" نوشت: حتی قبل از اینکه ایران صدها هواپیما بدون سرنشین و موشک را به سمت اسرائیل پرتاب کند، مقامات آمریکایی از چین خواسته بودند تا از نفوذ خود برای متقاعد کردن تهران برای مهار اقدامات تحریکآمیز خود و گروههای مقاومت در سراسر خاورمیانه استفاده کند.
حمله انتقام جویانه ایران که اولین حمله مستقیم این کشور به خاک اسرائیل بود، ایالات متحده را به استفاده بیشتر از اهرم بالقوه پکن در خاورمیانه ترغیب کرده است. چین مدتهاست که بزرگترین شریک تجاری ایران است و مقامات ارشد ایالات متحده از جمله رئیس جمهور جو بایدن، به طور علنی از پکن خواستهاند تا به کنترل تهران کمک کند، به ویژه در حالی که ماهها حملات گروه انصارالله در دریای سرخ که توسط ایران تشویق میشوند، حمل و نقل جهانی را مختل کرده است. جان آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی گفت: « حدود یک سوم از کل تجارت ایران با چین شکل میگیرد و این کشور به یک محافظ مهم برای منافع ایران در شورای امنیت تبدیل شده است. به نظر من چین تنها کشوری است که بیشترین توانایی را برای نفوذ بر ایران دارد، اگر بخواهد.»
با افزایش تنش بین اسرائیل و ایران، قانونگذاران آمریکا فشار را بیشتر میکنند. در تازهترین اقدام، مجلس نمایندگان آمریکا با اکثریت قریب به اتفاق قانون تحریمهای انرژی ایران و چین را تصویب کرد. این قانون برای هدف قرار دادن شرکتهای چینی که نفت خام ایران را خریداری میکنند و در نتیجه پول را به اقتصاد ایران پمپاژ میکنند، طراحی شده است. این لایحه برای تصویب نهایی به سنا منتقل شده است.
جاش گوتهایمر، نماینده دموکرات کنگره گفت: «در حالی که ما اینجا هستیم، ایران از تجارت نفتی خود با چین برای آوردن درآمد ۱۵۰ میلیون دلاری در روز استفاده میکند. چین با واردات میلیونها بشکه نفت در روز، ایران را در تجارت نگه میدارد و بودجههای مهمی را برای برنامه هایی چون توسعه موشکی و تسلیحات هستهای فراهم میکند.
اگرچه ایالات متحده به طور فزاینده ای به دنبال چین برای تحت تأثیر قرار دادن ایران است، برخی کارشناسان هشدار می دهند که این موضوع به این سادگی ها نیست.
کمتر کشوری به اندازه چین با ایران روابط اقتصادی قابل توجهی دارد. چین برای بیش از یک دهه بزرگترین شریک تجاری ایران بوده است، یک رابطه طولانی مدت که عمدتا حول محور تجارت نفت بوده است. بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، شرکتهای چینی واردات نفت ایران را بیش از سه برابر کردند و فروش را به بالاترین حد در ۱۰ سال اخیر رساندند.
اما روابط اقتصادی آنها به لحاظ نفوذ نابرابر است. به عنوان مثال، سال گذشته بیش از ۹۰ درصد صادرات نفت خام ایران به چین بوده است. با این حال، چین تامینکنندگان بسیار دیگری فراتر از ایران دارد و عرضه تهران تنها ۱۰ درصد از کل واردات چین را تشکیل میدهد.
پاتریشیا کیم، یکی از همکاران موسسه بروکینگز، به فارین پالیسی گفت: پکن بهعنوان بزرگترین شریک تجاری و حامی قدرت بزرگ ایران، از کانالهای ارتباطی ممتاز با تهران برخوردار است و بدون شک نفوذ بیشتری بر این کشور نسبت به ایالات متحده یا متحدانش دارد.
او افزود: «اگر رهبران چین تصمیم بگیرند رویکرد مداخله جویانه تری اتخاذ کنند، سخت است بگوییم که پکن چقدر می تواند تهران را مهار کند.»
ویلیام فیگوروآ، کارشناس روابط چین و ایران در دانشگاه گرونینگن هلند، گفت: در حالی که چین از نظر فروش و تجارت نفت دارای اهرمی است، استفاده از این اهرم هم از نظر سیاسی و هم از نظر لجستیکی چالش برانگیز است.
به عنوان مثال، پالایشگاه های خصوصی چین که در بازار سیاه فعالیت می کنند، به طور غیرقانونی بیشتر نفت ایران را خریداری می کنند، نه پالایشگاه های دولتی. او گفت که این پالایشگاههای خصوصی «بهشدت دشوار است که کنترل شوند» و کنترل مستقیم واردات نفت ایران از چین را برای پکن چالشبرانگیز میکند.
مقیاس سرمایه گذاری چینی ها در ایران که عمدتاً توسط شرکت های خصوصی هدایت می شود، همچنان یک موضوع آزاردهنده در روابط بین دو کشور است. فیگوئروا گفت که چین به طور مزمن در ایران سرمایه گذاری ناکافی کرده است، که شکایت هایی را از سوی تهران برانگیخته و بر تمایل آنها برای تن دادن به فشار چین تأثیر می گذارد.
*ترجمه: ابوالفضل خدائی
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902679